ره نشانه های جنبش زنان (پیش از انقلاب)

از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی

در دورانی نزدیک به نیم قرن، از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، زنان ایران به تدریج در تلاشی پیگیر و روزافزون به حقوق و آزادی هایی در عرصه های آموزشی و سپس در زمینه های سیاسی و اقتصادی دست یافتند که در آن دوران در جوامع اسلامی کم مانند بود. همین دستاوردها آگاهی های ذهنی، فرهنگی و اجتماعی لازم برای ادامه جنبش برابری کامل زن و مرد ایرانی در جامعه ایران را، به رغم مقاومت های گسترده نظام جمهوری اسلامی، فراهم آورد.

1290- 1284 (1911- 1905)

دو عامل اساسی – دخالت دولت‌های امپریالیستی در اوضاع داخلی ایران، از یک سو، و وضع بی‌‌ثبات اقتصادی و اجتماعی کشور، از سوی دیگر – سبب می‌شود که بخشی از تجددگرایان، بازاریان و روحانیان در اتحاد با یکدیگر به تلاش برای اصلاح نهادهای حکومت در ایران برخیزند. این نخستین جنبش آزادی خواهانه در آسیا است و راه را برای دگرگونی‌های اساسی در ایران و ورودش به عصر تجدد می‌گشاید. زنان با پخش اخبار و آگاهی‌ها، شرکت درتظاهرات- حتی در حال حمل اسلحه-نقشی قابل توجه ایفا می‌کنند. ملکم خان در مقاله‌ای که در روزنامۀ «قانون»، انتشار یافته است می‌نویسد: “هجوم زنان برای شرکت در حرکت خَلق تعجب‌آور است. اوضاع و احوال مملکت در چنان وضع خطیری قرار داد که بسیاری از زنان شرافتمند ایران در ترویج انسانیت از مردان- یا بهتر بگوئیم: نامردان- جلوتر رفته‌اند.”

1285 (1906)

– انقلاب مشروطیت به تدوین قانون اساسی و تشکیل یک مجلس قانون‌گذاری می‌انجامد.
– قانون انتخابات به تصریح زنان را، در کنار صغار، مجانین، و مجرمان، از حق رأی دادن محروم می‌کند. به زنان گفته می‌شود که «تعلیم و آموزش آنان از زائیدن و بار آوردن اطفال، خانه‌داری و حفظ  آبروی خانواده نباید فراتر رود.»
– مدرسه مسیحی آمریکائی در ارومیه به دختران اجازۀ نام‌نویسی می‌دهد. یوسف خان که یک فرانسوی مسلمان شده است به تشکیل یک مدرسۀ ایرانی فرانسوی برای دختران مسلمان تهران دست می‌زند و در پی او دو راهبۀ فرانسوی مدرسۀ دیگری را به نام ژاندارک تأسیس می‌کنند.

1286 (1907)

«انجمن آزادی زنان» که انجمنی مختلط است برپا می‌شود. صدیقۀ دولت آبادی، و تاج‌السلطنه، دختر ناصرالدین شاه، به آن می‌پیوندند. هدف انجمن تشویق زنان به مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی و آشنا کردن اعضایش با بحث و گفت‌و‌گوی سیاسی بین زن و مرد است. روحانیان متعصّب، در پی حملات خشونت‌بار و مکرر به این مدرسه، آن را خودسرانه می‌بندند.

1289 (1910)

– خانم کحال نشریۀ «دانش» را منتشر می‌کند. وی نخستین زنی است که در ایران به انتشار نشریه‌ای می‌پردازد.
– انجمن آزادی زنان با عنوان انجمن ملّی بانوان احیاء می‌شود و بیشتر به طرح موضوع‌های ناسیونالیستی می‌پردازد. اعضای آن با گرفتن وام از کشورهای خارجی و نیز با دخالت دیگر کشورها در امور داخلی ایران مخالفت می‌ورزند.
– زنان با برگذاری کنفرانسی در تهران به برنامه‌ریزی و بررسی مسائل مربوط به آموزش زنان می‌پردازند.

1290 (1911)

– دولت ایران مورگان شوستر، یک مشاور مالی آمریکائی، را استخدام می‌کند تا اوضاع مالی و پولی کشور را سر و سامان دهد. روسیه با فرستادن اولتیماتومی به مجلس اخطار می‌کند که اگر شوستر را از کار برکنار نکند باید آمادۀ حملۀ نظامی روسیه به ایران باشد. این اولتیماتوم انگیزه‌ای برای تظاهرات عمومی می‌شود؛ تظاهراتی که زنان هم در آن شرکت دارند. در یکی از این تجمعات اعتراض‌آمیز، زنانی که هفت‌تیرهایشان را پشت چادرهای ضخیم پنهان کرده‌اند به دیدار رئیس مجلس می‌روند و نمایندگان مجلس را تهدید به کشتن می‌کنند، «اگر از اجرای مسئولیتی که برای حفظ  آزادی و حیثیت ایران و مردم ایران دارند، طفره روند.
– زنان با هدیه کردن پول و جواهر از مجلس می‌خواهند که به ایجاد یک بانک ملّی در کشور اقدام کند، و نیز به جمع‌آوری پول برای دولت می‌پردازند که بتواند از بار قروضش به روسیه رها شود.

1294 ( 1915)

          اعضای “پیام آوران بهروزی زنان” روز بین المللی زن را در رشت جشن می گیرند.

1297 (1918)

صدیقه دولت‌آبادی نخستین مدرسۀ دخترانه را در اصفهان می‌گشاید امّا تنها پس از سه ماه وادار به بستن آن می‌شود. وی در همان حال به انتشار دو نشریه ویژۀ زنان می‌پردازد، «زبان زنان» در اصفهان و «زنان ایران» در تهران.

1299 (1920)

فخر آفاق پارسای، مادر فرّخ رو پارسای، «جهان زن» را در مشهد منتشر می‌کند. امّا، در پس مخالفت‌های خشونت‌بار متعصّبان مذهبی با این نشریه، وی ناچار می‌شود همراه با خانواده‌اش راهی شهر قم شود.

1303(1924)

قمرالملوک وزیری نخستین خوانندۀ زن ایران است که در سالن گراند هتل تهران به اجرای یک برنامه کنسرت می‌پردازد.

1304 (1925)

رضاخان تاج پادشاهی ایران بر سر می‌گذارد و پسر بزرگش را به ولیعهدی انتخاب می‌کند. در دوران پادشاهی رضاشاه، همراه با اهمیت یافتن حقوق زنان در برنامه‌های دولت، بر ارتباط مستقیم میان برابری زن و مرد، از سوئی، و پیشرفت کشور، از سوی دیگر، تأکید می‌شود.

1305 (1926)

– صدیقه دولت‌آبادی در کنفرانس بین‌المللی زنان در پاریس شرکت می‌کند. در بازگشتش به ایران، حجاب از سر برمی‌دارد و به سبک زنان اروپائی در گردهم‌آئی‌های عمومی آشکار می‌شود.

1307(1928)

– دولت به زنان دانشجوئی که برای آموزش عالی به خارج می‌روند بورس تحصیلی می‌دهد.

1309(1930)

– مالیات به کلاه زنان تعلق نمی‌گیرد.
– میرزا ابوالقاسم آزاد نخستین انجمن آزادی زنان را برپا می کند.
– نخستین کنفرانس زنان مسلمان در دمشق سوریه آغاز می‌شود و صدیقه دولت‌آبادی، مستوره افشار و خانم طباطبائی به نمایندگی ایران در آن شرکت می‌کنند.

1310 (1931)

– با تدوین قانون مدنی جدید، دادگستری مرجع عرفی دعاوی و امور قضائی می‌شود به استثنای امور خانوادگی. قانون خانواده نیز در چهارچوب احکام اسلامی تدوین می‌شود و محاکم شرعی چون گذشته صلاحیت رسیدگی به دعاوی و امور خانوادگی را به عهده می‌گیرند.

1311 (1932)

– در کنگرۀ زنان شرقی، ایران ارانی در سخنرانی مهمی در بارۀ مقام زن در ایران پیشنهاد می‌کند که برای حل مسائل دامنگیر زنان از شیوه های رایج در نظام های سوسیالیستی بهره‌جوئی شود. وی به انتقاد از نظام اجتماعی حاکم، که در آن «با زنان همان گونه رفتار می‌کنند که با حیوانات،» می‌پردازد و ادعا می‌کند که آزادی زنان موکول به استقلال مالی آنان است که آن هم از راه شرکت در فعالیت‌های تولیدی جامعه تحقق می‌یابد.

1312( 1933)

– پیشنهادهای تصویب شده در کنفرانس‌های دمشق و تهران، در بارۀ راه‌حل‌های مسائل زنان، به مجلس شورای ملی می‌رسد. درخواست زنان برای آزادی و حق شرکت در انتخابات پذیرفته نمی‌شود.
– فیلم «دختر لر» ساخته اردشیر ایرانی به نمایش گذاشته می‌شود. برای نخستین بار در ایران، یک بازیگر زن به نام روح‌انگیز در یک نمایش سینمائی نقش نخست را برعهده دارد.

1313(1934)

– دانشگاه تهران، نخستین نهاد آموزش عالی در ایران، بر روی دانشجویان مرد، گشوده می‌شود.
– رضاشاه به ترکیه سفر می‌کند و شیفتۀ اهداف و برنامه‌های آتاتورک برای پیشرفت ترکیه به سوی مدرنیته می‌شود.

1314(12 مه 1935)

– به دعوت دولت، در جلسه‌ای که با حضور شماری از کوشندگان زن و دانشجویان دختر دانشسرای تربیت معلم تشکیل شده است تصمیم به ایجاد سازمانی گرفته می‌شود که به عنوان کانون بانوان و به ریاست هاجر تربیت، ایجاد گردد.
– ایجاد این کانون گام مهمی در راه تثبیت و گسترش نهضت زنان است که از این پس، با نیل به استقلال مالی نسبی، مصون از آزار و تعرّض متعصبان مذهبی و حمایت دولت، به اعتبار و مشروعیت بیشتری دست می‌یابد.

1314 (سپتامبر 1935)

– دانشجویان زن به دانشگاه تهران راه می‌یابند.
– شمار بزرگی از این زنان در سال‌های بعد در مناصب و عرصه‌های گوناگون اجتماعی به خدمت می‌پردازند، از جمله در مقام‌های: استادی دانشگاه و دیگر نهادهای عالی آموزشی، قضاوت و وکالت دادگستری، سفارت، وزارت، نمایندگی سنا و مجلس شورای ملی.  شمس‌الملوک مصاحب (سناتور)، مهرانگیز منوچهریان (وکیل دادگستری و سناتور)، زهرا اسکندری، بتول سمیعی، توسی حائری و تاج‌الملوک نخعی (خدمات آموزشی و فرهنگی)، شایستۀ صادق (ادبیات فارسی و فرانسه)، فروغ کیا (پزشک)، زهرا کیا (استاد دانشگاه)، بدرالملوک بامداد (مؤلف و مشاور عالی وزارت فرهنگ).

1314 (8 ژانویه 1936)

       اعلام کشف حجاب زنان. 17 دی 1314
– کشف حجاب در عمل با مشکلاتی روبرو می‌شود. برای بیشتر زنان نداشتن حجاب در حضور مردان نامحرم تجربه‌ای دردآور است هم به سبب داشتن باورهای مذهبی و هم به دلیل بیم از تعرّض متعصبان مذهبی. اجباری بودن کشف حجاب و خشونت‌های ناشی از آن فصل ناگواری از دوران پادشاهی رضاشاه به شمار می‌رود. با این همه، کشف حجاب که حرکت به سوی آزادی و برابری زن و مرد را آسان‌تر می‌کند به تدریج به کاری متعارف در جامعه تبدیل می‌شود. در نتیجه، پس از استعفای رضاشاه و خروجش از ایران بسیاری از زنان همچنان بی‌حجاب می‌مانند.

1316 (1937)

قانون ازدواج به قانون مدنی پیوسته می‌شود. این قانون با اجباری ساختن ثبت عقد ازدواج و طلاق در دفاتررسمی دولتی، تسلط روحانیان را بر امور خانوادگی سست می‌کند. افزون براین، این قانون برای تخلف از رعایت حداقل سن ازدواج دختران (15 سال) مجازات تعیین می‌کند.

1320 (1941)

بدری تیمورتاش به عنوان نخستین پزشک زن ایرانی به کار دندان پزشکی می‌پردازد.

1321 ( 1942)

دکتر فاطمه سیّاح به عنوان نخستین استاد زن تدریس زبان روسی و ادبیات تطبیقی را در دانشگاه تهران به عهده می‌گیرد.

1322 ( 1943)

صفیه فیروز، هاجر تربیت و زنان همرأی آنان «حزب زنان ایران» را ایجاد می‌کنند. چندی بعد، بسیاری از اعضای این حزب به حزب دموکرات ایران که به ابتکار احمد قوام (قوام‌السلطنه)، به انگیزۀ رقابت با حزب توده تشکیل شده بود، جذب می‌شوند.

1325 ( 1946)

– مهین اسکوئی به عنوان نخستین هنرپیشۀ زن ایرانی به بازیگری در صحنۀ تآتر می‌پردازد و در نهایت نخستین زن کارگردان در تآتر می‌شود.

1326 ( 1947)

– مهرانگیز منوچهریان نخستین زنی است که در این سال به مقام وکالت دادگستری می‌رسد و از سال 1947 تا 1968 به وکالت ادامه می‌دهد. وی از سال 1343 تا 1347 نیز به تدریس حقوق جزا در دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران می‌پردازد. منوچهریان یکی از نخستین زنانی است که در سال 1342 به مقام سناتوری دست می‌یابند.

1334 (1955)

مهرانگیز دولتشاهی «جمعیت راه نو» را تشکیل می‌دهد. هدف اصلی این جمعیت فعالیت در راه تعمیم حق شرکت در انتخابات مجلس به زنان است.
– وزارت کار شورای رفاه زنان و کودکان را تشکیل می‌دهد. وظیفۀ این شورا رایزنی برای وزارت کار و یاری رساندن به کارگران زن با بهتر کردن شرائط کارآنان و زندگی فرزندانشان است از راه‌های قانونی، خدمات اجتماعی و بهداشتی.
دولت از سازمان ملل متحد درخواست می‌کند که برای تهیۀ برنامۀ آموزشی کادر بیمه‌های اجتماعی به ایران یاری رساند. نخستین کارآموختۀ این برنامه ستّارۀ فرمانفرمائیان است.

1335 ( 1956)

– شهلا ریاحی نخستین زنی است که به کارگردانی یک فیلم سینمائی به نام «مرجان»، موفق می‌شود.

1336 ( 1957)

– با شرکت 14 سازمان زنان، «شورای عالی همکاری سازمان‌های زنان» تشکیل می‌شود.

1337 ( 1958)

          – ستّارۀ فرمانفرمائیان نخستین آموزشگاه مددکاری را در ایران تأسیس می‌کند.

1360 ( 1959)

– موضوع حق رأی زنان در دورۀ 19 مجلس شورای ملی مورد شور قرار می‌گیرد مخالفت روحانیان با شرکت زنان در انتخابات عمیق و گسترده است.  محمدتقی فلسفی به خاطر اصرار زنان به گرفتن چنین حقّی به شدّت به آنان می‌تازد و آیت‌الله بروجردی دولت را از تصویب برنامۀ راه‌پیمائی در تهران در بزرگداشت روز زن برحذر می‌کند.
– انجمن راه زن به فدراسیون زنان ایران می‌پیوندد و پیشنهاد تدوین و تصویب قانون خانواده را در دستور کار شورا قرار می‌دهد.

1340 (1961)

– شورای عالی همکاری سازمان‌های زنان ایران جای خود را به شورای عالی سازمان زنان ایران، به ریاست شاهدخت اشرف پهلوی، می‌دهد.
– منیرۀ وکیلی، خوانندۀ نام آور اپرا، نخستین مؤسسۀ اپرای ایران را پی‌ریزی می‌کند.

1341 (1962)

– تلاش یک زن اصفهانی، به نام حکیمی، برای شرکت در انتخابات شورای شهر اصفهان به جائی نمی‌رسد.
– به  تشویق شورای عالی سازمان زنان ایران، اسدالله علم، نخست وزیر، اعلام می‌کند که انتخابات آیندۀ شوراهای محلی طبق قانون تازه‌ای برگزار می‌شود که شرکت زنان در این انتخابات را منع نکرده است.
– با فشار روحانیان، علم اجازۀ شرکت زنان در انتخابات شوراهای محلی را پس می‌گیرد.

1341 (10 دسامبر 1962)

– انجمن حقوقدانان زن در اعلامیه‌ای که به مناسبت روز حقوق بشر منتشر می‌کند به عقب‌نشینی دولت از موضع قبلی‌اش خرده می‌گیرد.

1342 (7 ژانویه 1963)

– اعضای شورای عالی زنان ایران در جشن سالگرد کشف حجاب شرکت می‌کنند و سپس در یک اعتصاب نشسته عقب‌نشینی دولت را در مورد اجرای قانون تازۀ انتخابات شوراهای محلی مورد انتقاد قرار می‌دهند.

1342 (9 ژانویه 1963)

– شاه برنامۀ اصلاحات شش ماده‌ای، شامل تأئید حق رأی زنان در انتخابات، را امضا می‌کند.

1342 (22 ژانویه 1963)

– مخالفان دولت، در انتقاد از برنامۀ اصلاحات، به تظاهرات گسترده در شهرهای ایران دست می‌زنند و رهبران مذهبی نیز آن را مخالف با قانون اساسی ایران و ناسازگار با شریعت اسلام می شمرند و مردود اعلام می‌کنند.

1342 (23 ژانویه)

زنان معلم و مدیران مدارس زنان در مخالفت با محرومیت زنان از حق شرکت در انتخابات به یک اعتصاب یک روزه دست می‌زنند.

1342 (26 ژانویه)

– شاه با برگزاری یک همه‌پرسی عمومی آغاز اجرای برنامۀ «انقلاب سفید» را اعلام می‌کند.
– «انقلاب سفید» شامل اصلاحات اجتماعی، از جمله پیکار با بی‌سوادی، اصلاح قوانین مالکیت ارضی در مناطق روستائی، افزایش حقوق کارگران صنعتی و تعمیم حق رأی و شرکت زنان در انتخابات است.

1342 (مارس)

– حق زنان به شرکت در انتخابات رسمیت می‌یابد.  به تصمیم دولت مادۀ 13 قانون انتخابات که زنان را از چنین حقی محروم کرده است لغو و صفت «مرد» نیز از مواد 6 و 9 قانون انتخابات حذف می‌شود.

1342 (ژوئن)

– در ماه محرم، به تبعیت از فراخوان آیت‌الله خمینی تظاهرات گسترده‌ای در مخالفت با انقلاب سفید برگذار می‌شود. آیت‌الله خمینی در فتوائی شرکت زنان در انتخابات را با روسپیگری برابر می‌شمرد. پس از این فتوا وی دستگیر و به ترکیه و سپس عراق تبعید می‌شود.

1342 (11 اوت)

– اعضای شورای عالی زنان ایران آمادگی خود را برای شرکت در انتخابات مجلس و سنا اعلام می‌کنند.

1342 (13 اوت)

– بی‌اعتنا به تهدید مسلمانان بنیادگرا و خشونت‌های گهگاه، زنان با برگزاری یک راه‌پیمائی در تهران به تأئید حقّ خود به شرکت در انتخابات می‌پردازند.

1342 (27 اوت)

– کنگرۀ آزاد زنان و آزاد مردان ایران برای برگزیدن نامزدهای شرکت در انتخابات مجلس در تهران برگذار می‌شود. برای نخستین بار در تاریخ ایران زنان به عنوان رأی‌دهنده و نامزد وکالت در مجلس بیست و یکم  در انتخابات شرکت می‌کنند.
– در این انتخابات هفت نمایندۀ زن به مجلس راه می‌یابند: هاجر تربیت، شوکت ملک جهانبانی، فرّخ‌رو پارسا، نیّره ابتهاج سمیعی، مهرانگیز دولتشاهی و نزهت نفیسی.
مهرانگیز منوچهریان و شمس‌الملوک مصاحب نیز به عنوان سناتورهای انتصابی وارد مجلس سنا می‌شوند.

1343 (1964)

سناتور منوچهریان با ارائۀ طرحی مقدماتی که در چند شماره پیاپی نشریۀ «اطلاعات بانوان» چاپ شد خواستار تصویب افزایش حقوق زنان، از جمله «حق برابری کامل بین زن و مرد، حق برابر در عقد ازدواج، حق حضانت فرزندان، حق اشتغال بدون موافقت همسر، و حقوق برابر با مرد در مورد طلاق، ارث‌بری و دیگر زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و مدنی،» می‌شود و آماج حمله شدید روحانیان و قشرهای سنتی قرار می‌گیرد.

1344 (1965)

– منیر وکیلی نخستین برنامۀ کامل اپرا در تهران را بر صحنه می‌آورد و در آن به عنوان نخستین زن خوانندۀ اپرا شرکت می‌کند.

1345 (1966)

– سازمان زنان ایران جایگزین شورای عالی زنان ایران می‌شود.

1345 (16 اکتبر)

– در همایشی که در سالن فرهنگ تهران برگزار می‌شود، شرکت‌‌کنندگان به بررسی مسائل مورد علاقۀ زنان، و چگونگی تدوین یک طرح قانونی که قابل بررسی در مجلس شورای ملی  باشد، می‌پردازند. قطعنامۀ تصویب شده در پایان این همایش، ضمن شمارش دشواری‌های دامنگیر زنان در زمینه‌‌های بهداشت، آموزش، اشتغال و روابط خانوادگی، خواستار آن می‌شود که دولت و مجلس به طرّاحی و تصویب قوانین لازم برای رفع این دشواری‌ها بپردازند.

1345 (24 اکتبر)

– سناتور منوچهریان طرح قانون خانواده خویش را که به امضای ۱۵ سناتور رسیده است رسماً به مجلس سنا تقدیم می‌کند و رئیس مجلس نیز بررسی آن را به کمیسیون مربوط ارجاع می‌کند. این بار مراجع تقلید به خشم آمده منوچهریان را به اتهام ارتکاب کفر به کیفر مرگ تهدید می‌کنند. در نتیجه، بررسی طرح پیشنهادی متوقف می شود.
نخستین بالرین ایران، آیدا احمدزاده، و همسرش، نژاد احمدزاده، به تشکیل گروه ملّی باله می‌پردازند.

1346 (13 آوریل 1967)

مجلس قانون حمایت خانواده را تصویب می‌کند. این قانون بر پایۀ طرحی تدوین شده که از طرح پیشنهادی سناتور منوچهریان بسیار معتدل‌تر است.

1346 (23 اوت)

– با اصلاح قانون اساسی، ملکه می‌تواند در صورت درگذشت پادشاه و پیش از بیستمین سال تولد ولیعهد نیابت سلطنت را برعهده گیرد.

1347 (1968)

– فرّخ‌رو پارسای نخستین زن ایرانی است که با سمت وزیر آموزش و پرورش به هیئت وزرا راه می یابد.
– سپاه آموزش و بهداشت زنان ایجاد می‌شود.
– قانونی که به تصویب مجلس می‌رسد به زنان مجرّدی که دورۀ دبیرستان را به پایان رسانده‌اند، اجازه می‌دهد داوطلب عضویت در این سپاه شوند. وظیفۀ سپاه پیکار با بی‌سوادی و کمک به طرح‌های بهداشتی و کشاورزی در نواحی عقب‌ماندۀ روستائی و شهری است.

1348 (ژوئن 1969)

– با انتصاب ۵ قاضی زن، از جمله برندۀ آیندۀ جایزۀ صلح نوبل، شیرین عبادی، راه برای خدمت زنان در مشاغل قضائی باز می‌شود.

1349 (1970)

– براساس قانون جدید گذرنامه، زن باید پیش از هر سفری به خارج کشور از همسرش اجازۀ کتبی داشته باشد. سناتور منوچهریان به شدت با برخی مواد این قانون مخالفت می‌کند و آن را مغایر با منویات شاه و نیز مبانی اسلام می‌خواند. در نهایت درگیری با رئیس مجلس سنا به استعفای منوجهریان از سنا می‌انجامد.

1350 (1971)

– هاجر تربیت نخستین زن ایرانی است که به مقام سناتوری انتخاب می‌شود.
– مهناز افخمی دبیرکل سازمان زنان ایران می‌شود.
– سازنان زنان ایران و وزارت بهداشت کنفرانس شش روزۀ برنامۀ تنظیم خانواده برگزار می‌کنند. قطعنامۀ پایانی کنفرانس توصیه می‌کند که حداقل سن ازدواج برای دختران افزایش یابد و مادۀ 1031 قانون مدنی، که در شرایطی ویژه ازدواج دختران کمتر از سن ازدواج را مجاز می‌شمرد، لغو شود.

1351 (1972)

– کمیته‌ای برای بررسی قانون حمایت خانواده تشکیل می‌شود. این کمیته از جمله توصیه می‌کند که در مواد مربوط به حضانت کودکان تجدید نظر شود، مالکیت مشترک زن و شوهر برقرار گردد، و نفقۀ زنان مطلّقه از ثروت خانوادگی پرداخت شود.

1351 (29 ژوئن)

مجلس سنا به شور دوّم قانون گذرنامه می‌پردازد.

1352 (1973)

با تجدید نظر در اساسنامۀ سازمان زنان ایران، هدف اصلی سازمان این گونه تعریف می‌شود: «حمایت از حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان ایران به منظور دستیابی آنان به برابری کامل در جامعه و در برابر قانون.» چنین هدفی، معطوف به متحول کردن گفتمان متعارف جنبش زنان است زیرا سازمان زنان، دستکم در اصول، فراتر از این نظریه می‌رود که زنان در چهارچوب خانواده و جامعه نقشی فرعی و تکمیلی ایفا می‌کنند.
– به درخواست انجمن زنان حقوق دان، سازمان زنان ایران اعلام می‌کند که برای بررسی قانون حمایت خانواده و ارائۀ اصلاحات لازم در آن کمیته‌ای را تعیین خواهد کرد.

1354 (1975)

با اصلاحاتی که در قانون حمایت خانواده صورت می‌گیرد زنان به آزادی های بیشتری می‌رسند.
– ایران در گردهم‌آیی سال زن سازمان ملل متحد نقشی مؤثر ایفا می‌کند. قطعنامه‌ای که در یازده ماده در پایان این گردهمایی منتشر می‌شود خواستار رفع هرگونه تبعیض علیه زنان می‌شود و دولت‌های جهان را دعوت می‌کند که برای تأمین رفاه زنان، در همه سطوح جامعه، امکانات لازم فراهم آورند.

1354 (19 ژوئن 1975)

– نخستین کنفرانس جهانی زن در شهر مکزیکو برگزار می‌شود. طرح مقدماتی برای تدوین برنامۀ جهانی عمل سازمان ملل متحد از  سوی هیئت نمایندگی ایران تهیه و از سوی شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد بین اعضای سازمان ملل پخش می‌شود. کنفرانس با ارائۀ یک برنامۀ جهانی عمل پایان می‌پذیرد
– ایران نخستین کشوری است که برای تأمین و گسترش شرکت زنان در فراگرد توسعۀ کشور به تهیه و اجرای یک برنامۀ ملّی کار می‌پردازد.
– در کنفرانس شهر مکزیکو، ایران همچنین ایدۀ تشکیل دو سازمان پژوهشی، آموزشی و راهبردی سازمان ملل متحد برای زنان را مطرح می کند. در نتیجه، ایران به عنوان مقر این دو سازمان برگزیده می‌شود: مؤسسۀ پژوهش مسائل زنان و توسعۀ کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای آسیا و خاور دور، و مؤسسۀ بین‌المللی پژوهش و آموزش پیشرفت زنان.

1354 (دسامبر 1975)

– مهناز افخمی نخستین زنی است که به مقام وزیر امور زنان نائل می‌شود. ایران دومین کشور جهان است، پس از فرانسه، که به ایجاد چنین مقامی دست می‌زند.

1355 (1976)

– مهرانگیز دولتشاهی نخستین زن ایرانی است که در مقام سفیر ایران در دانمارک به ریاست یک هیئت دیپلوماتیک ایران منصوب می‌شود.
– با اصلاح قانون گذرنامه اعلام می‌شود که زنان برای خروج از کشور تنها یک بار به گرفتن اجازۀ همسر نیاز دارند.

1356 (1977)

– سقط جنین، به شرط رضایت شوهر، عملی قانونی شناخته می‌شود.
– زنان مجرّد می‌توانند بی‌اجازۀ شخص دیگری سقط جنین کنند.
– به زنان، تا هنگامی که فرزند یا فرزندانشان به سن سه سالگی می‌رسند، حق اشتغال پاره‌ وقت داده می‌شود.

بهمن 1357 (1978)

در سالگرد رسیدن زنان به حقّ شرکت در انتخابات، طرح برنامۀ ملّی کار در کنگره ملی زنان ایران به تصویب می‌رسد. هیئت وزران این طرح را، پس از بررسی و شور در شوراهای روستا و شهر و در جلسۀ استانداران کشور، تصویب می کند.

در آستانۀ استقرار جمهوری اسلامی، نزدیک به 2 میلیون زن در بخش‌های عمومی و خصوصی کشور خدمت می‌کردند؛ نزدیک به دویست هزار زن دانشجو به دانشگاه‌های ایران راه یافته بودند؛ از قریب به 150000 زن شاغل در نهادهای دولتی، 1666 تن مقام های بالای اداری و سیاسی داشتند: 22 نمایندۀ مجلس و دو سناتور، یک سفیر، یک وزیر، سه معاون وزیر، یک استاندار، پنج شهردار و 333  تن عضو شوراهای شهر. افزون براین، سازمان زنان ایران 349 شعبه و 113 مرکز در نواحی مختلف کشور داشت و بر ۵۵ سازمان دیگر نیز، که با امور رفاهی و بهداشتی زنان سرو کار داشتند، نظارت می‌کرد. برپایۀ آخرین آمار، تنها در سال 1356 بیشتر از یک میلیون زن ایرانی از خدماتی که مراکز گوناگون سازمان زنان ایران ارائه می‌کردند بهره جسته بودند. بیشتر این مراکز پس از انقلاب از میان رفتند.